تاریخ : چهار شنبه 16 آبان 1397
نویسنده : NT

با بچه هایی که میریم سایت کد میزنیم تصمیم گرفتیم تو مسابقه ی icpc شرکت کنیم!!

ترمک انقدر با اعتماد به نفس دیده بودین خدایی؟!

ولی خب برای دانشگاه خوبه اگه استقبال دانشجوا زیاد باشهیه گروه زدم تو تلگرام icpc groupآرام

اخر سرم ta بعد توضیحاش گفت همون کد عدد علمیتونو بزنید!!!

خب آدم تو جو قرار بگیره بهتره

یکم حس دانشجو بودن از نوع مهندسی کامپیوترش پیدا کنه

تایم مبانی خیلی سریع میگذره

البته برای ما ک مبانیو نگفتن...گفتن وقت نمیشه

خب حالا از خوابگاه بگم براتوووون:

یه شب حدودای ساعت ۱۰ بود

بچه ها گفتن پاشیم برقصیم

منم رقص نور گذاشتم لامپارو خاموش کردیم

جیغ میزدیم :)))

یهو یه زنه با چادر گل گلی درو وا کرد

گفت صدای خندتون تا نگهبانی میره

حالا همه ی بچه ها دررفته بودن...

من وایساده بودم میگفتم مگه چه اشکالی داره:)))))))

گف اشکال داشتن یا نداشتنشو من تشخیص میدم

اخرک گف طبقه ی ۲ اتاق ۲۱۰ کارت دانشجویی

ولی نیومد دیگه

دیگه ندیدمش

از اون پاچه گیراس

نگهبانیم نمیذاره با شال بریم بیرون

یه بار الکی گفتم همراهم

برگشتنی مچمو گرفت

گفت کارت دانشجویی..

گفتم نمیدم بگیری دیگه برنمیگردونی

همش از اون اصرار...

اخرم دادم ولی پس داد

ولی هر چی باشه از مدرسه بهتره

خنده


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
برچسب‌ها: دانشجو کامپیوتر تجربه دانشجویی مهندسی ریاضی انتخاب رشته خوابگاه icpc خاطره ,
تاریخ : جمعه 11 آبان 1397
نویسنده : NT

دیشب سر شام بهم گفتن خیلی عصبی شدی

تقصیر خود احمقمه که میام از خوابگاه میگم

گفتم روز اول دختره بدون در زدن اومد تو اتاق گفت من به مو و نظافت حساسم

منم بهش گفتم مام حساسیم فکر کردی ما کجا بزرگ شدیم

اصلا نباید به مادر پدر هیچی گفت تو همه کار خودشونو دخالت میدن

اگه آدم مجبوره عصبی شه قطعا واسه وجود یه سری آدم بی شعور دورشه

وگرنه هیچ کس خوشش نمیاد عصبانی بشه و خون خودشو کثیف کنه

خیلیا میریزن تو خودشون

همین میشه که کلی جوون سکته میکنن سالانه

سکته میشه اولین عامل مرگ و میر تو سنین جوانی

چرا واقعا؟!

چرا تو این وضع بد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی یکم بیشترملاحظه ی همو نمیکنیم؟!

چرا قبل کار یا حرفی فکر نمیکنیم

چرا تاثیر حرفمون رو بقیه رو متوجه نیستیم

چرا فکر نمیکنیم با یه حرف کوچیک ممکنه روز یکیو خراب کنیم و باعث شیم همش خودخوری کنه؟

بعضیا هیچ وقت نمی خوان به این چیزا فکر کنن...

ولی من نمیتونم تو خودم بریزم

همه ی ادم صبری دارن

اره اصلا...من عصبیم!


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
برچسب‌ها: دانشجو رشته کامپیوتر ترم اول دانشگاه کنکور عصبی ,
تاریخ : پنج شنبه 10 آبان 1397
نویسنده : NT

با یه مشکل خیلی بزرگ رو به رو شدم!

دیروز واسه اولین بار موجودی حسابمو گرفتم

دیدم ای دل غافل...

از اون چیزی که فکر می کردم چقدرررر کمترهههه

واقعا عصبانی و ناراحت شده بودم

اخه اون همه پول یهو کجا رفت

هنوزم حتی پس لرزه های عصبانیتمو حس میکنم!!!

اولین باره که خرج و مخارج همه چیم دست خودمه و واقعا همه چی از دستم در رفته

به تمام معنا در رفته!

با یه حساب سر انگشتی فهمیدم که اصلا پولی که بابام داده در ماه(۱۵۰ تومن)با خرجم نمیخونه

من سه وعده حداقل تو هفته باید خودم غذا درست کنم

اگه حالا ماست و نوشابه ای چیزی هم بخوام همراه غذا بخورم 

رفت و برگشتمم که هر بار دانشگاه رفتن ۲ تومنه

حالا اگه هیچ چیز جانبیم نخرم 

میشه ۱۷۰ تومن

گرچه اگر من یه بارم بر خرید؛خریدم زیر ۱۰۰ تومن نمیشه که نمیشه!

چهار قلم لوازم ارایش میشه ۱۳۰ تومن یهو

یه کوله بخوای بخری

چند دست لباس...

اصلا همه چی گرون شده اخه این چه وضعشه

همین که نسل ما خواست وارد جامعه بشه این طوری شد

به ما که رسید اسمون تپید!!!

حالا میخوام نرم افزار حساب داری بریزم که بفهمم چی کجا خرج شده

که دفعه ی بعدی از شدت شوکش سکته نکنم!!!


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
برچسب‌ها: خرج و مخارج داشنجویی دانشجو کامپیوتر گرانی دانشگاه ,
تاریخ : سه شنبه 8 آبان 1397
نویسنده : NT

خیلیا هستن که وقتی بهشون میگی کامپیوتر میخونی(حالا مهم نیست ترم چندی اصلا واسشون)

ازت یه کارای عجیب و غریبی میخوان

ادم شاخ درمیاره راستش

من فکر کردم این جوکا واسه خنده می نویسن

اما به عینه از ترم اول دارم میبینم

اخه مگه مردم چقدر از مهندسی کامپیوتر کم میدونن؟!

احتمالا اگه رشتتون مهندسی کامپیوتره با یه فرد کامپیوتری اشتباه گرفته میشید!

کار هر دو لازمه 

اما مسیولیتاشون متفاوته

یه کامپیوتری(که اصولا تو کافی نت و... باهاشون سر و کار دارید)

براتون برنامه نصب میکنه

بهتون تو حل مشکلای کامپیوتری کمک میکنه

واستون فرمای مختلفو پر میکنه

ولی مهندس کامپیوتر

اصولا اگه بخواید سایتی داشته باشید

یا اگه شرکتی داشته باشید که نیاز داره به برنامه نویس

یا اگه ایده ی استارتاپی دارید

باید برید پیش یه مهندس کامپیوتر

البته چه بهتر که مهندسای کامپیوتر بیس کامپیوتر و یه سری مسایل جانبی رو یاد بگیرن

مثلا من چند بار واسه چند نفر فرم خوابگاه یا فرم سلامت پر کردم

چند تا برنامه ی کاربردی واسشون نصب کردم

تلگرامشونو راه اندازی کردم

ولی اصولش تو دنیا اینه که هر کسی کار خودش بار خودش:]

بهتره هر کس تو زمینه ای ک باید کار کنه کار کنه

اینم فرق کامپیوتری و مهندس کامپیوتر

یک بار برای همیشه:)))

 


|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
برچسب‌ها: مهندسی کامپیوتر تجربه دانشگاه ,
تاریخ : جمعه 4 آبان 1397
نویسنده : NT

نمیدونم چرا یه احساس کرختی خاصی دارماخم

شاید واسه مریضیمهمهر شده

شایدم واس هوای گرم وحشتناک مرطوبه

نمیدونم واقعا:)))

هرچی هست باعث میشه همش در حال دراز کشیدن و چک کردن گوشی باشممردد

دیشب تا ۱ و خورده ای شب داشتیم چرت و پرت می گفتیمزبان درازی

انسانیا از ما خیلی فعال ترن

فنیا یه جورین

سردبرخوردن

من دوستام تو خوابگاه همه انسانین 

فنیا یه مدل خاصین 

من که به شخصه نمیتونم با ۹۰ درصدشون صمیمی بشم

کاش زود تر مریضیم و کرختیم خوب شه

شاید یه بارون حالمو عوض کنم

اگه افتاب میخواستم میموندم شهرمون دیگه

این قدرم خرج زندگی دور از خانواده نمیشدگریه

ولی الان واقعا نمیخوام برگردم

اینجا روحیم اگه خراب شه میتونم با چهار نفر حرف بزنم بلکه بهتر بشم

هنوز خیلی حس دانشجوی کامپیوتر بودن ندارم راستش

فقط مبانی کامپیوترمون که c++ درس میده به ادم حس کامپیوتر بودن میده:)

اصلا از دیدن یه کامپیوترم لذت میبرم...:)))

رشته های حفظی رو که اصلا نمیتونستم بهشون فکر کنم

از بوی بیمارستان و مریض و ... هم خوشم نمیاد

تا الان که از انتخابام پشیمون نیستم

هیچ وقت نبودم

 


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
برچسب‌ها: دانشجو کامپوتر تجربه ,
تاریخ : سه شنبه 1 آبان 1397
نویسنده : NT

بلاخره یه چیزایی داره از دانشجو شدن دستم میاد..

راستش همه میگن با تصورمون فرق داره ولی من تصورم این بود که مقاوم تر میشم و بزرگتر میشم و با چیزای جدیدی روبه رو میشم

که همه داره کم کم برام اتفاق میفته...

راستش یکم ادم خسته میشه 

دوری اذیت میکنه

ادم حس میکنه باید حقشو از عالم و ادم بگیره

تو این یه ماه انقد با این و اون بحث کردم که کل عمرم انقد بحث نکرده بودم

حس میکنم پشتوانه ای نیست و خودم باید از پس خودم بربیام

دیگخ ادم دلسوزی دورم نیست

یکم حس تنهایی دارم

شایدم خستم

زمان میدوه و من بهش نمیرسم

چقدر سریع شد یه ماه...

فعلا هدفم اینه که:

خودمو سرگرم کنم 

درسمو بهتر کنم

خودمو و اطرافیانم رو بیشتر بشناسم

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
برچسب‌ها: دل نوشته کامپیوتر دانشجو ,
تاریخ : جمعه 20 مهر 1397
نویسنده : NT

همیشه شروع ها شیرینن و تو ذهن می مونن

هدفم از ساخت این وب اولا تجربه ی نوشتن برای خودم بود

دوما انتقال دادن یه سری تجربه ها به ترم اولیا(خودمم الان ترم اولیم)تا یه کمکی به ترم اولیا کرده باشم

سوما خواستم روند پیشرفت یا پسرفتم و الگوریتم افکارمو در اینده ببینم

به امید مطالب مفید و استقبال شما!


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
برچسب‌ها: دانشجو رشته کامپیوتر ترم اول دانشگاه کنکور ,

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آخرین مطالب

/
تجربه های جدید یه دانشجوی کامپیوتر